برادر شهید «محمد تقی تجربی» نقل میکند: «یک شب نیروهای ضد انقلابی خانه ما را محاصره کرده بودند تا برادر بزرگترم را که یک روحانی بود دستگیر کنند اما نتوانستند.»
شهید «علی امبر خیام تهرانی» از سوی بسیج داوطلب جبهههای جنگ شد، در جبهه تمام مسئولیتهای سخت و دشوار را به عهده میگرفت، او پس از رشادتهای فراوان در سوسنگرد به فیض شهادت نایل گشت.
شهید «محمدعلی اسودی شیرهجینی» در مناجاتنامه خود نوشته است: «معبودا! به حق پنج تن آل عبا دشمنان اسلام و قرآن را نابود بگردان.»
مادر شهید شیرمحمدلی، نقل میکند؛ یکی از همرزمان پسرم از او خواسته بود تا از جبهه فرار کند؛ ولی محمدم در جوابش گفته بود: من اصلاً این کار را نمیکنم.
مادر شهید میرعرب نقل میکند: عباس هیچ وقت لباس نو نمیپوشید و میگفت مادر اگر من لباس نو بپوشم، دل بچههایی که توان خرید لباس را ندارند به درد میآید.
شهید فرهاد صفری علاوه بر فعالیتهای رزمی و حضور در جبهههای حق علیه باطل در امور سیلزدگان خوزستان، زابل و زلزله شمال نقش مهمی ایفا کرد.
شهید «محمد علی علی آبادی» در وصیتنامهاش تاکید کرد: امام را تنها نگذارید، چون امام برای امت به منزلهٔ سر برای تن است و روحانیت خط امام، تداوم بخش انقلاب اسلامی هستند، بنابراین در کارهایتان آنها را الگو قرار دهید.
مادر شهید محمدرضا حسنزاده گفت: محمدرضا آرام و سبکبال رفت و دیدار ما برای قیامت ماند.
مادر شهید «حجتاله عباسی شاهکوه» از اینکه پسرش دائما در جبهه باشد ناراحت و نگران بود، اما شهید میگفت: تا امام خمینی(ره) و این جنگ هست، من هم در جبهه هستم و امام را تنها نمیگذارم.
شهید حسین جرجانی در وصیتنامهای خطاب به همسرش نوشت: از تو میخواهم با خواندن قرآن به کشفیات درونی برسی، چون خواندن روزانه قرآن باعث خودسازی میشود.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.